وقت ملاقات

دختركى به ميز كار پدرش نزديك مى‌شود و كنار آن مى‌ايستد.
پدر كه به سختى گرم كار و زير و رو كردن انبوهى كاغذ و نوشتن چيزهايى در تقويم خود بود، اصلا متوجه حضور دخترش نمى‌شود
تا اينكه دخترك مى‌گويد: «پدر، چه مى‌كنى؟»

و پدر پاسخ مى‌دهد: «چيزى نيست عزيزم! مشغول مرتب كردن برنامه‌هاى كاريم هستم.
اينها نام افراد مهمى هستند كه بايد در طول هفته با آنها ملاقات داشته باشم.»

دخترك پس از كمى مكث و تأمل مى‌پرسد: «پدر! آيا نام من هم در بين آنها هست؟»



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 16 مهر 1393برچسب:, | 15:26 | نویسنده : ♥..ღ ъձгձռ ღ..♥ |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • صدا پاتوق